بسم رب الشهداء والصدیقین...
... و چون اباالفضل به احترام عطش برادر که ولیّ او بود, عطشناک بر خاک افتاد, عشق او در دل بیگانه و آشنا زبانه کشید و از عصر عاشورا تا هماره تاریخ هر که نام او را شنید, واله و شیدای جوانمردی او شد. و اینک ما نیز, قطره ای از دریای شیفتگان ولایت, بر آن شدیم که گوشهای از محبت عاشقانش را عرضه کنیم.
در صفحاتی که به زیور نام علمدار کربلا آراسته خواهد شد برگهایی از زندگی سراسر تولای او و گوشه هایی از حرم مطهرش را به نظاره می نشینیم و به شیدایی, به زیارتش می شتابیم و شمه ای از کراماتش را شاهدخواهیم بود؛ آثار و اشعاری که به نام او بر قلم جاری شده و نقشی را که نگارگران از فداکاری او تصویر کرده اند, سرمه چشمان خواهیم کرد و همراه با خادمانش خدمت به او را مدال افتخاری برای خود خواهیم ساخت و دست توسل به دامن باب الحوائج، اباالفضل العباس علیه السلام خواهیم زد.
بی شک, رهنمودها, پیشنهادها و انتقادهای شما عزیزان ره توشه راهمان خواهد بود.
امام صادق :
" کل شهر محرم ، و کل یوم عاشورا ، و کل ارض کربلا "
در قبایل عرب همواره جنگ بود ، اما مکه " زمین حرام " بود و چهار ماه رجب ، ذی القعده ، ذی الحجه و محرم ، " زمان حرام " یعنی که در آن جنگ حرام است . دو قبیله که با هم می جنگیدند ، تا وارد ماه حرام می شدند ، جنگ را موقتا تعطیل می کردند ، اما برای آنکه اعلام کنند که : " در حال جنگند و این آرامش از سازش نیست ، ماه حرام رسیده است و چون بگذرد ، جنگ ادامه خواهد یافت " ، سنت بود که بر قبه خیمه فرمانده قبیله ، پرچم سرخی بر می افراشتند ، تا دوستان ، دشمنان و مردم ، همه ، بدانند که :
" جنگ پایان نیافته است " .
آنها که به کربلا می روند ، می بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه جنگ ، آرامش مرگ سایه افکنده است .
اما می بینند که بر قبه آرامگاه حسین ، پرچم سرخی در اهتزاز است .
بگذار این " سالهای حرام " بگذرد !